گذاردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. جادادن، گذاشتن، نهادن ۲. وضع کردن، وضع ۳. طی کردن، عبور کردن، گذشتن ۴. برپاداشتن، منعقد کردن ۵. ترک کردن، رها کردن
گذاشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. نهادن، هشتن ۲. قراردادن، وضع کردن ۳. جادادن ۴. رها کردن، ول کردن ۵. اجازهدادن، رخصتدادن ۶. باقیگذاشتن، بجاگذاشتن
مشاجره کردنفرهنگ مترادف و متضاددعوا کردن، نزاع کردن، جر کردن، جدال کردن، ستیزیدن ≠ سازش کردن، مصالحه کردن
جدالفرهنگ مترادف و متضادآرزم، بحث، پرخاشجویی، پیکار، جر، جنگ، حرب، خصومت، رزم، زدوخورد، ستیز، ستیزه، عناد، کشمکش، گیرودار، مجادله، مخاصمه، مرافعه، مشاجره، معرکه، مقاتله، منازعه، مناقشه