جوانمردفرهنگ مترادف و متضاد۱. بافتوت، بامروت، بخشنده، بزرگهمت، جواد، حر، سخاوتمند، سخی، عیار، فتا، کریم، مرد ۲. داش، لوطی ≠ ناجوانمرد، ناکس
جوانمردیفرهنگ مترادف و متضادبخشش، بخشندگی، حمیت، سخا، سخاوت، فتوت، لوطیگری، مردانگی، همت ≠ ناجوانمردی
برنافرهنگ مترادف و متضاد۱. جوان، شاب، فتا، نوجوان ۲. خوب، ظریف، نیک ≠ پیر، جاافتاده، زال، سالخورده، شیخ، کلانسال، کهنسال، مسن، معمر