معنی جهد و کوشش

جست‌وجوی مشابه

اهتمام، اهتمام، تقلا، تکاپو، تلاش، جدیت، سعی، کوشش، مساعی

پرتلاش، تلاشگر، جدی، ساعی، کوشا، مجد ≠ کاهل

انکار، تکذیب، رد، نفی

۱. اسلاف، پدربزرگ، سلف، نیا، نیاکان ۲. بزرگی، عظمت ۳. بهره، حظ، نصیب ۴. بخت، نیکبختی ۵. بینیازی، توانگری

۱. پافشاری، تکاپو، جدیت، جهد، سعی، مداومت، مساعی ۲. جدی ≠ هزل، شوخی

پرتلاشی، جدیت، جهد، فعالیت ≠ تنآسایی

۱. فقاهت، مجتهدی، مرجعیت ۲. استنباط ۳. استادی ۴. جهد، کوشش

۱. تقلا، تکاپو، تلاش، جدیت، جهد، سعی، کوشش، مجاهدت، مساعی ۲. تیمارداری، دلبستگی، غمخواری، همتگماری

۱. اهتمام، تلاش، جهد، زحمت، سعی، کوشش، مجاهدت ≠ اهمال، تکاهل ۲. غلت ۳. غلتیدن

۱. پویه، تکودو، ۲. تلاش، جد، جهد، سعی، فعالیت، کوشش ۳. جستجو، تفحص