جاافتادهفرهنگ مترادف و متضاد۱. باوقار، بزرگسال، پیر، سالدیده، سالمند، سنگین، کهنسال، متین، مسن، معمر ۲. پخته، سردوگرمچشیده، کارکشته، کامل ۳. رسیده
حماقتفرهنگ مترادف و متضادابلهی، بیمغزی، بلاهت، جهالت، جهل، حمق، خریت، سادگی، سادهلوحی، غفلت، کمخردی، کمعقلی، کودنی، نادانی، ناقصعقلی ≠ دانایی، خردمندی