67 مدخل
ارتش، خیل، سپاه، فوج، قشون، گند
۱. پاره، خرقه، کهنه ۲. آتشزنه، چخماق
خودفروشی، روسپیگری، فاحشگی، قحبگی
خودفروش، روسپی، فاحشه، لکاته، معروفه
فاحشهخانه، قحبهخانه، نجیبخانه
ظرفیتدار، فراخ، فضادار، گشاد، واسع، وسیع ≠ تنگ
افسون، تسخیر، چشمبندی، ساحری، سحر، طلسم، فسون
جند، جیش، خیل، سپاه، فوج، قشون، گند، لشکر، نظام
جند، خیل، سپاه، فوج، لشکر
جندهخانه، خرابات، قحبهخانه، نجیبخانه
جندهبازی، فاحشهبازی، زنا، فحشا
جندگی، خودفروشی، فاحشگی، قحبگی