جلیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. جلد، چالاک، چست، زرنگ ۲. چابکسوار ۳. زورمند، قوی، نیرومند ۴. بشک، ژاله، شبنم
مصاحبفرهنگ مترادف و متضادجلیس، دمخور، دوست، رفیق، صحابه، قرین، محشور، معاشر، مقترن، مقرب، مونس، ندیم، همخوابه، همدم، همصحبت، همنشست، همنشین، یار