جلوفرهنگ مترادف و متضاد۱. برابر، روبرو، رویاروی، مقابل ۲. قبال، قدام ۳. پیش، نزد ۴. لگام، عنان ≠ پشت، خلف، دبر
تقدمفرهنگ مترادف و متضاد۱. اولویت، برتری، پیشدستی، پیشی، ترجیح، رجحان، سبق، مزیت ≠ تاخر ۲. پیش افتادن، پیش بودن، پیش رفتن، جلو رفتن، پیشی جستن، پیشی گرفتن
برابرفرهنگ مترادف و متضاد۱. جلو، روبهرو، رویارو، مقابل، مواجه نزد، ۲. کفو، متساوی، مساوی، مستوی، همپایه، معادل، همارز، همتا، همسان، همسر، همسنگ، یکسان ۳. علیالسویه ۴. موافق ۵. طبق ≠ ناب
روبروفرهنگ مترادف و متضادبرابر، پیشرو، جلو، حضوراً، رویارو، قبال، متقابل، محاذی، مقابل، مواجه، نزد ≠ عقب