جانفرهنگ مترادف و متضاد۱. روان، روح ۲. حیات ۳. نفس ۴. هوش ۵. عزیز، گرامی ۶. جن ≠ تن، بدن، انس، پری، پریان
تسلیم کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تفویض کردن، سپردن، واگذاشتن، واگذار کردن ۲. تحویل دادن، مسترد کردن ≠ تسلیم شدن، تحویل گرفتن ۳. راضی کردن، مطیع کردن، منقاد گردانیدن ۴. ارائه دادن، ارائه کردن
مردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارتحال، رحلت، فنا، فوت، مرگ، ممات، موت، وفات ۲. جان باختن، رختبربستن، قالبتهی کردن، درگذشتن، فوت کردن، وفات یافتن ۳. تلفشدن ۴. سقط شدن، نفله شدن ≠ در حیاتبود