معنی جسد | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

تن، جنازه، کالبد، لاش، لاشه، میت، نعش

ظرفیتدار، فراخ، فضادار، گشاد، واسع، وسیع ≠ تنگ

افسون، تسخیر، چشمبندی، ساحری، سحر، طلسم، فسون

اتوبان، راه، شارع، شاهراه، طریق، طریقه

جسد، لاشه، لاش، نعش

۱. جسد، جنازه، نعش ۲. جیفه، لاشه، لش ۳. مرده ۴. کالبد ۵. اندک، قلیل، ناچیز ۶. بیاعتبار، بیمقدار، پست، دنی، فرومایه ۷. تاراج، چپاول، غارت، یغما

۱. جسد، میت، نعش ۲. جیفه، لاش، مرده، مردار ۳. اندام، تن، کالبد

۱. جسد، میته، نعش ≠ جاندار، حی، زنده ۲. متوفا، مرده، درگذشته

۱. جسد، کالبد ۲. لاش، لاشه ۳. تابوت