معنی جداری ـ ‌محوری

جست‌وجوی مشابه

۱. روان، ساری، سیال ۲. جریان ۳. عادله، فعلی ۴. رایج، شایع، عادی، متداول، معمول ۵. جاریه

۱. پوسته، قشر ۲. دیواره، دیوار

۱. دوری، فراق، فرقت، مفارقت، مهجوری، هجر، هجران ۲. طلاق ۳. انفکاک ۴. انفصال، برش، قطع ≠ وصال، وصل

۱. حقوقبگیر، کارمند، مستخدم، ۲. سازمانی

ظرفیتدار، فراخ، فضادار، گشاد، واسع، وسیع ≠ تنگ

جدار، دیوار

جدایی، دوری، مفارقت، مهجوری، هجر، هجران ≠ وصال

جدایی، دوری، فراق، مفارقت، هجر، هجران ≠ وصال، وصل

جاری، حالیه، کنونی ≠ بعدی، قبلی

جدایی، دوری، فراق، مفارقت، هجران ≠ وصال