بحرانزافرهنگ مترادف و متضادتنشزا، تنشآفرین، تشنجزا، تشنجآفرین، آشوببرانگیز ≠ بحرانزدا، تنشزدا، تنشنجزدا
آهوفرهنگ مترادف و متضاد۱. جیران، ظبی، غزال، گوزن ۲. آک، عیب، وصمت ۳. بیماری، مرض، ناخوشی ۴. بد، ناپسند، نامقبول
تاوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدل، جبران، جریمه، خسارت، عوضی، غرامت، کفاره، مغرم ۲. عوض، مابهازا، جریمه
تاوان دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. جریمهدادن، جبران کردن، غرامت دادن، مابهازا پسدادن ۲. کفاره پس دادن ≠ تاوان گرفتن