معنی جبار | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

بیدادگر، جابر، ستمپیشه، ستمکار، ستمگر، ظالم، قاهر، قهار ≠ دادگر

بیدادگرانه، جابرانه، ستمگرانه، ظالمانه ≠ دادگرانه، عادلانه

۱. بیدادگر، جبار، زورگو، ستمگر، ظالم، قهار ۲. شکستهبند ≠ عادل، دادگر

بیدادگرانه، جبارانه، ستمگرانه، ظالمانه، قهرآمیز ≠ عادلانه، دادگرانه

۱. بانگ، داد، صدا، صلا، صوت، فریاد، ندا ۲. مجاور، همسایه ۳. چلچراغ ۴. نگهبان ۵. همسوگند، همقسم

جبار، جفاکار، جورپیشه، ستمکار، ستمگر، طاغوت، ظالم ≠ دادگر، عادل

بیدادگر، جبار، جفاپیشه، ستمکاره، جفاکار، ستمگر، سفاک، شریر، ظالم، مردمآزار ≠ عادل، دادگر

ستمدیده، ستمکشیده ≠ جبار، ظالم

بیدادگرانه، جبارانه، ستمگرانه، ظالمانه، قهرآمیز ≠ عادلانه، دادگرانه

۱. بیدادگر، جبار، زورگو، ستمگر، ظالم، قهار ۲. شکستهبند ≠ عادل، دادگر