طلسم شکستنفرهنگ مترادف و متضاد۱. طلسمشکنی کردن، طلسمزدایی کردن، باطلالسحر کردن، جادوزدایی کردن ۲. مانعزدایی کردن، طلسمگشایی کردن، رفع موانع کردن
مخالففرهنگ مترادف و متضاد۱. پادزهر، پرخیده ۲. حریف، خلاف، دشمن، طاغی، عدو، مدعی، معارض، مغایر، منافی، ناجور، ناموافق، ۳. دگراندیش، اپوزیسیون ۴. نقیض، ضد، عکس ≠ موافق