جانفرهنگ مترادف و متضاد۱. روان، روح ۲. حیات ۳. نفس ۴. هوش ۵. عزیز، گرامی ۶. جن ≠ تن، بدن، انس، پری، پریان
جافرهنگ مترادف و متضاد۱. اطاق، خانه، مسکن، منزل ۲. جایگاه، ماوا، ماوی ۳. محل، مقام، مقر، مکان ۴. فضا ۵. موضع ۶. بستر، رختخواب ۷. اندازه، حد ۸. توانایی، جرات
جارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بانگ، داد، صدا، صلا، صوت، فریاد، ندا ۲. مجاور، همسایه ۳. چلچراغ ۴. نگهبان ۵. همسوگند، همقسم
بنهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثاث، اثاثیه، ۲. بار، توشه، زادراه، ۳. مایملک، مال، دارایی، ۴. اصل، بیخ، ریشه ۵. جا، یرد، منزلگاه، مکان ۶. خانه، آشیانه، منزل ۷. وسایل، تدارکات، آذوقه ۸. موخ