جافرهنگ مترادف و متضاد۱. اطاق، خانه، مسکن، منزل ۲. جایگاه، ماوا، ماوی ۳. محل، مقام، مقر، مکان ۴. فضا ۵. موضع ۶. بستر، رختخواب ۷. اندازه، حد ۸. توانایی، جرات
جارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بانگ، داد، صدا، صلا، صوت، فریاد، ندا ۲. مجاور، همسایه ۳. چلچراغ ۴. نگهبان ۵. همسوگند، همقسم
ترسیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندیشناک بودن، براندیشیدن، متوهم شدن، وحشت کردن، هراسیدن، بیمناک شدن ۲. جا زدن، جاخالی کردن
خیمه زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اردو زدن، خیمه برپا کردن ۲. استقرار یافتن، جا گرفتن، فرود آمدن، مستقر شدن، مقیم شدن، منزل کردن ۳. خیمه کشیدن