تیزبینفرهنگ مترادف و متضاد۱. تیزنظر، تیزنگر، دقیق، روشنبین، زیرک، کنجکاو ۲. عاقبتاندیش، عاقبتنگر، مالاندیش ۳. صائبنظر، باریکبین
تابفرهنگ مترادف و متضاد۱. توان، توانایی، رمق، طاقت، قدرت، قوت، نا، وسع، یارا ۲. پیچ، جعد، چین، خمش، شکن، طره، کرس ۳. پرتو، تابش، روشنی، فروغ، نور ۴. حرارت، سوزش، گرمی، هرم ۵. آرام، صب
تاب آوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. برخودهموار کردن، بردباری کردن، تحمل کردن، طاقتآوردن، یارستن ≠ برنتافتن ۲. پایداری کردن، مقاومت کردن ۳. شکیبا بودن، صبر کردن
زبانآورفرهنگ مترادف و متضادبلیغ، تیززبان، خوشصحبت، خوشکلام، رسا، سخنگزار، سخنور، شاعر، فصیح، ناطق، نطاق