تیزفرهنگ مترادف و متضاد۱. تند، حاد ۲. چابک، سریع ۳. برا، بران، برنده ≠ کند ۴. پرادویه ۵. تلخمزه، گس ۶. باد، ریح، گوز ۷. باهوش، دقیق، هوشیار، زیرک ≠ دیرفهم، کمهوش
تیز شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. برنده شدن، براشدن ۲. برانگیخته شدن، گوش به زنگ شدن ۳. گستاخ شدن، بیپروا گشتن ۴. مشتعل شدن، شعلهور شدن، پرلهیب گشتن ۵. پرادویه شدن
باهوشفرهنگ مترادف و متضادتیز، داهی، زرنگ، زیرک، باذکاوت، عاقل، متیقظ، محیل، ناقلا، نکتهدان، هوشمند، هوشیار ≠ بیهوش، کانا
تیزبینفرهنگ مترادف و متضاد۱. تیزنظر، تیزنگر، دقیق، روشنبین، زیرک، کنجکاو ۲. عاقبتاندیش، عاقبتنگر، مالاندیش ۳. صائبنظر، باریکبین