تارفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاریک، تیره، ظلمانی، مظلم ≠ روشن، شفاف ۲. خفه، کدر، گرفته ≠ شفاف، منیر ۳. سیاه، مشکی، غبارگرفته ۴. ساز ۵. سیم ۶. تاره، رشته، نخ ≠ پود ۷. تارک، فرقسر، مفرق ۸.
تهیهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آماده، اندوخته، پیشبینی، تامین، تجهیز، تحصیل، تدارک، تدوین، ترتیب، تعبیه، تمهید، تنظیم، تیار، ذخیره، فراهم، مهیا ۲. آمادگی، بسیج ۳. آماده کردن، فراهم کردن، م