طیفرهنگ مترادف و متضاد۱. خلال، ضمن ۲. سپری کردن، پیمودن، گذراندن، گذشتن، درنوردیدن، ۳. قطع ۴. نورد، شکن، چین ۵. پیچیدن
تیپفرهنگ مترادف و متضاد۱. یگان نظامی، سه گردان ۲. جنس، صنف، سنخ، نوع ۳. گروه ۴. نمونه ۵. وضع ظاهر، سرووضع، شیوه لباس پوشیدن
باهوشفرهنگ مترادف و متضادتیز، داهی، زرنگ، زیرک، باذکاوت، عاقل، متیقظ، محیل، ناقلا، نکتهدان، هوشمند، هوشیار ≠ بیهوش، کانا