تکمیلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اتمام، اکمال، پایان، ختم، رسایی، کمال ۲. کامل کردن، تمام کردن، بهپایان رسانیدن
تحمیل کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بار کردن، بار نهادن، سربار کردن ۲. به گردنگذاشتن ۳. تکلیف کردن، وادار کردن
پایانفرهنگ مترادف و متضادآخر، اختتام، انتها، انجام، انقضا، تکمیل، تمام، خاتمه، ختم، عاقبتالامر، عاقبت، غایت، فرجام، منتها، نهایت ≠ اول
ختمفرهنگ مترادف و متضاد۱. اختتام، انتها، پایان، تکمیل، تمام، فرجام ≠ بدو ۲. مختوم ۳. ترحیم، مراسم یابود، مراسم سوگواری ۴. مهر کردن، مهر نهادن