تدلیسفرهنگ مترادف و متضاد۱. تلبیس، عیبپوشی، فریب، حقهبازی، نیرنگبازی، فریبکاری، مکر ۲. فریب دادن، فریفتن ۳. عوامفریبی مردمفریبی ۴. عیب پوشاندن، عیب پنهان کردن
تکلیففرهنگ مترادف و متضاد۱. رسالت، فریضه، مسئولیت، نقش، وظیفه ۲. مشق ۳. بلوغ ۴. سخت، شاق، زحمت فوقالعاده ۵. اصرار، تاکید ۶. مصادره ۷. بهرنج افکندن ۸. به گردنگذاشتن ۹. به سن بلوغ رسیدن
تکلیف کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. به گردنگذاشتن ۲. موظف ساختن، مجبور کردن، وادار کردن، مکلف ساختن ۳. اصرار کردن، تاکید کردن
تاسیسفرهنگ مترادف و متضاد۱. احداث، ایجاد، بنیان، بنیانگذاری، پیریزی، تشکیل، شالودهگذاری، وضع ۲. احداث کردن، بنیاد کردن، بنیادگذاشتن، پیریزی کردن، دایر کردن، بنیان نهادن ≠ تخریب
وظیفهفرهنگ مترادف و متضاد۱. تکلیف، فریضه ۲. خدمت، رسالت، ماموریت، مسولیت ۳. شغل، عمل، کار ۴. نقش ۵. ادرار، حقوق، رستاد، شهریه، گذران، ماهیانه، مستمری، معاش، مقرری، مواجب
تلبیسفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمیختگی، تدلیس، تهویه، حیله، دروغپردازی، دسیسه، نیرنگ، مکر، تزویر، خدعه، ریا، نیرنگسازی ۲. نیرنگ ساختن ۳. حقیقتپوشی