تکلففرهنگ مترادف و متضاد۱. اشکال، تجمل، تشریفات ۲. تعارف ۳. رنج ۴. سرسنگینی ۵. بهخود رنج دادن ۶. خودنمایی کردن
تجملفرهنگ مترادف و متضاد۱. تشریفات، تکلف، جاهوجلال، دبدبه، دستگاه، شکوه، طمطراق، طنطنه ۲. آراستن، زینت یافتن
اشکالفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیچیدگی، تعقید، تکلف، دشواری، سختی، سوسه، صعوبت، غموض، محظور ۲. شبهه، شک ۳. ایراد، خردهگیری، عیب
تشریفاتیفرهنگ مترادف و متضاد۱. ظاهرسازی ۲. بیمحتوا ۳. تجملی، تکلفآمیز ۴. مناسب تشریفات ۵. هوادار تشریفات، پایبند تشریفات ۶. متکلف