ترسیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندیشناک بودن، براندیشیدن، متوهم شدن، وحشت کردن، هراسیدن، بیمناک شدن ۲. جا زدن، جاخالی کردن
تپشفرهنگ مترادف و متضاد۱. تپیدن، ۲. پرش، ضربان، لرزش، نبض ۳. ترس، واهمه، هراس ۴. گرمی، حرارت ۵. اضطراب، بیقراری، دلهره، خلجان
منفجر شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ترکیدن ۲. از حال طبیعی خارج شدن (ناگهانی) ۳. اوج گرفتن، شدت یافتن ۴. از هم پاشیدن