توکلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتماد، پشتگرمی، تسلیم ۲. بهدیگری اعتماد کردن ۳. تفویض کردن (امر به خداوند)، کار خود به خداواگذاشتن، واگذاردن
توکل کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتماد کردن، ۲. وکیل قرار دادن، وکالت دادن ۳. تفویض کردن (امر به خداوند)، کار خود به خداواگذاشتن، به امید خدا بودن
توالتفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرایش، بزک ۲. آبریزگاه، بیتالخلاء، حاجتگاه، خلا، دستشویی، کابینه، مبال، مبرز، مستراح