تونیکفرهنگ مترادف و متضاد۱. بلوز بلند زنانه، جامهکوتاه زنانه ۲. انرژیزا، محرک، مقوی ۳. شربت تقویتکننده ۴. نواختدار (زبانها) گرفتار شدن، به درد سر افتادن، موقعیت دشواریافتن در تنگنا گرفت
تونیفرهنگ مترادف و متضاد۱. تونتاب، کارگرگلخن، گلخنتاب ۲. دزد، راهزن، عیار ۳. آواره، خانهبهدوش، دربهدر
تاریکفرهنگ مترادف و متضاد۱. تار، تیره، داج، دیجور، سیاه، ظلمانی، ظلمتآلوده، ظلمتزده، قیرگون، کمرنگ، لیل، مظلم ۲. مبهم، ابهامآلود، غیرشفاف ≠ روشن ۳. مشکل، غامض، پیچیده ۴. آشفته، مغشوش، ن
تاریک کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تار کردن، تیره کردن، ظلمانی کردن ≠ روشن کردن ۲. مبهم ساختن ۳. بغرنج کردن، پیچیده کردن