توسلفرهنگ مترادف و متضاد۱. آویزش، اعتصام، تشبث، تمسک، دستاویز ۲. دست به دامانشدن، متوسل شدن، دستاویز گرفتن
توکلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتماد، پشتگرمی، تسلیم ۲. بهدیگری اعتماد کردن ۳. تفویض کردن (امر به خداوند)، کار خود به خداواگذاشتن، واگذاردن
توکل کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتماد کردن، ۲. وکیل قرار دادن، وکالت دادن ۳. تفویض کردن (امر به خداوند)، کار خود به خداواگذاشتن، به امید خدا بودن
تشبثفرهنگ مترادف و متضاد۱. آویختگی، آویزش، تمسک، توسل، چنگزنی، دستاویزسازی ۲. درآویختن، چنگ زدن، متشبث شدن، دستاویزقرار دادن، متمسک شدن، متوسل شدن