تمنا کردنفرهنگ مترادف و متضادآرزو کردن، آرزومند بودن، متمنی بودن، التماس کردن، خواهش کردن، درخواست کردن
تنومندفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرزور، توانا، پرقوت، قدرتمند، زورمند، قوی ≠ کمزور، ناتوان ۲. بزرگ، بزرگجثه، تناور، جسیم، چاق، ستبر، عظیمالجثه، فربه، قویهیکل، کلان ≠ لاغر، نزار
تنومندیفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرزوری، توانایی، زورمندی، قدرتمندی ≠ ناتوانی، کمزوری ۲. جسامت، چاقی، فربهی، قوت، نیرومندی ≠ لاغری
تومانفرهنگ مترادف و متضاد۱. تومن، ده ریال، دهقران، ده هزار دینار ۲. ده هزار سرباز (امیرتومان= ده هزار سرباز)