تومانفرهنگ مترادف و متضاد۱. تومن، ده ریال، دهقران، ده هزار دینار ۲. ده هزار سرباز (امیرتومان= ده هزار سرباز)
توانفرهنگ مترادف و متضاد۱. استطاعت، استعداد، انرژی، تاب، تحمل، توانایی، رمق، زور، طاقت، قابلیت، قدرت، قوا، قوت، کارآیی، نیرو، وسع، یارا ۲. قوه، نما
توانافرهنگ مترادف و متضاد۱. پرقدرت، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، قوی، نیرومند ۲. باقدرت، متنفذ، مقتدر ≠ ناتوان
تواناییفرهنگ مترادف و متضاداستطاعت، اقتدار، تسلط، توانمندی، پرتوانی، طاقت، عرضه، قدرت، قوا، قوه، مقاومت، نفوذ، نیرو، وسع ≠ ناتوانی
توانفرهنگ مترادف و متضاد۱. استطاعت، استعداد، انرژی، تاب، تحمل، توانایی، رمق، زور، طاقت، قابلیت، قدرت، قوا، قوت، کارآیی، نیرو، وسع، یارا ۲. قوه، نما