تقلید کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیروی کردن، تبعیت کردن ۲. مقلد شدن ۳. ادای کسیرا در آوردن ۴. کار کسی را الگو قرار دادن
تاکید کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اصرارورزیدن، ابرام کردن، پافشاری کردن، پایفشردن، پیله کردن، سماجت ورزیدن ۲. موکد ساختن، استواری بخشیدن
تالیف کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. کتابنوشتن، ۲. تدوین کردن، گردآوری کردن، فراهمآوردن، جمعآوری کردن ۳. سازوار کردن ۴. الفت دادن، دمساز کردن
تولیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. پدیدآوری، زایش، توالد ۲. زادن، زاییدن ۳. ایجاد، خلق، فرآوری ۴. فرآورده، محصول ≠ مصرف
تناسلفرهنگ مترادف و متضاد۱. توالد، تولید مثل، خلق، زادوولد، زهوزا، زایش ۲. فرزند زادن، زادوولد کردن، فرزند زادن
تصدیق کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تایید کردن ≠ تکذیب کردن ۲. پذیرفتن، قبول کردن ۳. اذعان داشتن، اعتراف کردن، اقرار کردن ۴. گواهی دادن، شهادت دادن