تعریضفرهنگ مترادف و متضاد۱. استعاره، تلویح، کنایه ۲. اشاره، ایما ۳. بهکنایه سخن گفتن ۴. پهناوری، عریضسازی، گسترش ۵. پهن کردن، عریض کردن
اشارهفرهنگ مترادف و متضاد۱. استعاره، اشارت، ایما، تلویح، رمز ۲. کنایه، گوشه ۳. علامت ۴. رای، نظر ۵. امر، حکم، دستور، فرمان
تصریحفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشکارایی، آشکارگویی، تاکید، وضوح ≠ تلمیح، تلویح ۲. آشکار گفتن، صریح بیان کردن