توجعفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندوهمندی، تالم، دردمندی، دردناکی ≠ سلامت ۲. دردناک شدن، دردمند شدن، نالیدن
تورعفرهنگ مترادف و متضاد۱. پارسایی، پرهیزگاری، پرواپیشگی، تقواپیشگی، تدین، تقوا، زهد، ورع ≠ ناپارسایی ۲. پارسا بودن ۳. پرهیختن، پرهیز کردن، تقوا پیشه کردن
طمع داشتنفرهنگ مترادف و متضادامید داشتن، توقع داشتن، چشم داشتن، چشمداشت داشتن، امیدوار بودن ≠ طمع بریدن