توسلفرهنگ مترادف و متضاد۱. آویزش، اعتصام، تشبث، تمسک، دستاویز ۲. دست به دامانشدن، متوسل شدن، دستاویز گرفتن
توالتفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرایش، بزک ۲. آبریزگاه، بیتالخلاء، حاجتگاه، خلا، دستشویی، کابینه، مبال، مبرز، مستراح
تناسلفرهنگ مترادف و متضاد۱. توالد، تولید مثل، خلق، زادوولد، زهوزا، زایش ۲. فرزند زادن، زادوولد کردن، فرزند زادن
چاپلوسیفرهنگ مترادف و متضادتبصبص، تصلف، تملق، چربزبانی، مداهنه، دملابه، کرنش، دملیسه، خایهمالی، مجیزگویی، کرنشگری،