تورعفرهنگ مترادف و متضاد۱. پارسایی، پرهیزگاری، پرواپیشگی، تقواپیشگی، تدین، تقوا، زهد، ورع ≠ ناپارسایی ۲. پارسا بودن ۳. پرهیختن، پرهیز کردن، تقوا پیشه کردن
تاراندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دور کردن، طرد کردن، راندن ۲. پراکندن، پراکنده ساختن، متفرق ساختن ≠ مجتمع شدن ۳. فراری دادن، گریزاندن