تودارفرهنگ مترادف و متضاد۱. آبزیرکاه، موذی ۲. حیلهگر، محیل، مکار، نیرنگباز ۳. دورو، ریاکار ۴. ظاهرساز ۵. خوددار
تدارکفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمادگی، پیشبینی، تامین، تجهیز، تحصیل، تمهید، تهیه، فراهم، فراهمسازی ۲. تلافی، جبران
تدارک دیدنفرهنگ مترادف و متضادآماده کردن، مهیا کردن، تامین کردن، تمهید کردن، تهیه کردن، فراهم ساختن، تهیه دیدن، فراهم آوردن، مهیا ساختن
سادهدلفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیشیلهپیله، خوشباور، زودباور، سادهلوح ≠ تودار، دیرباور ۲. روراست، صادق، بیتزویر
حرامزاده، حرامزادهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خشوک، خطاییبچه، خطازاده، روسپیزاده، زنازاده، سند، سندره، غیرزاده، ناپاکزاده، نامشروع، ولدالزنا ≠ حلالزاده ۲. تودار، حقهباز، حیلهگر، زیرک، محیل ≠ صاف و صادق
سادهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آسان، سهل، میسر ≠ مشکل، مغلق، پیچیده، شاق ۲. بیآلایش، بینقش ۳. امرد، نرمبروت، نوخط ۴. خوشباور، خوشخیال، زودباور، سادهلوح ≠ رند، تودار ۵. ابله، بله، مغفل، ناد