توجیهفرهنگ مترادف و متضاد۱. تبیین، تشریح، توضیح، شرح ۲. موجهسازی ۳. دلیلتراشی ۴. رویآوری ۵. روی آوردن
توجهفرهنگ مترادف و متضاد۱. تدقیق، دقت، مبالات، مداقه، نگرش ۲. پرستاری، تیمار، دلسوزی، علاقه، مراقبت، مواظبت ۳. اعتنا، التفات، رعایت، عنایت، مبالات، محل، مراعات، ملاحظه، وقع ۴. پروا ۵.
توجه کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. التفات کردن، اعتنا کردن، مراعات کردن، رعایت کردن ۲. روی آوردن ۳. تیمار داشتن، غمگساری کردن، غمخواری کردن ۴. دلسوزی کردن ۵. دقت کردن
موجهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پذیرفتنی، توجیهپذیر، معقول، منطقی ≠ توجیهناپذیر، ناموجه ۲. معتبر، بااعتبار، صاحب مقام ۳. فهیم، شایسته
تاویلفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیان، تبیین، تشریح، توجیه، تعبیر، تفسیر، توضیح، شرح ۲. بیان کردن، تفسیر کردن ۳. تعبیر کردن