تنبهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آگاهی، بیداری، هوشیاری ≠ غفلت ۲. بیدار شدن، هشیار شدن، آگاه شدن ≠ غافل شدن، غفلت ورزیدن
سازفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارغنون، تار، سهتار، چنگ، رود، عود ۲. تجمل، برگ، دستگاه ۳. ساخت، سامان ۴. تحمل، سازگاری، سازش ۵. خدعه، فریب، مکر، نیرنگ ۶. تدارک، تهیه ۷. جامه، رخت، لباس ۸. ب
برگفرهنگ مترادف و متضاد۱. صفحه، فیش، ورق، ورقه ۲. اسباب، دستگاه، ساز، سامان، نوا ۳. آذوقه، توشه ۴. آهنگ، عزم، قصد ۵. تمایل، رغبت، میل ۶. التفات، پروا، توجه ۷. نغمه ۸. تاب، توان، طاقت،