معنی تهذیب | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. اصلاح، پاکی، پاکیزهسازی، پالایش، تربیت، تزکیه، تصفیه، مهذبسازی، پیراستگی ۲. مهذب ساختن

۱. زراندود، طلاپوشی، طلاکاری، مذهب، تمویه، مطلاپوشی ۲. زراندود کردن، طلاکاری کردن

آزار، اذیت، ایذاء، شکنجه، عذاب

شکنجه کردن، عذاب دادن

۱. انکار، رد ≠ تایید، تصدیق ۲. انکار کرن، دروغ شمردن ≠ تایید کردن، تصدیق کردن

۱. تنبیه، جزا، عذاب، عقوبت، کیفر، گوشمالی، مواخذه، مجازات ۲. ادب، اصلاح، تربیت، ۳. فرهیختن، تربیت کردن، ادب کردن، ۴. ادب آموختن

پاکسازی، تصفیه، تهذیب ≠ آلایش

۱. تزکیه، تهذیب ۲. پالایش ۳. پاکسازی، فیلتر ۴. تفریغحساب، رفع اختلاف ۵. پاک کردن، پالودن، صاف کردن ≠ آلودن ۶. رفع اختلاف کردن

۱. پرورش، تادیب، تعلیم، تهذیب، ۲. فرهنگ، فرهیختگی، نزاکت ۳. پروراندن، پروردن، پرورش دادن

۱. اصلاح، پاکسازی، تربیت، تصفیه نفس، تطهیر، تهذیب، خلوص ۲. پاکیزه کردن، پاکیزه گردانیدن ۳. زکات دادن

۱. بیآلایشی، پاکدامنی، پاکی، طهارت، قداست ۲. تهذیب ۳. پالایش، پاک دانستن