تهدید کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مرعوب ساختن، ترساندن، بیم دادن ۲. به مخاطرهافکندن، به مخاطره انداختن، در معرض خطرقرار دادن
تجدیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازسرگیری، تازگی، دوبارگی، نوسازی، نوی ۲. نو کردن، از نو ساختن ۳. نمره حد نصاب قبولی نیاوردن
تردیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارتیاب، احتمال، تردد، حیرت، دودلی، ریب، شبهه، شک، ظن، وسواس ۲. دودل بودن، مردد بودن
تخویففرهنگ مترادف و متضاد۱. ارعاب، انذار، ترعیب، تهدید، وعید ۲. بیم دادن، ترساندن، متوحش کردن، هراساندن
ترساندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارعاب، تخویف، تهدید ۲. به وحشت انداختن، متوحش ساختن، بیمناک کردن، مرعوب ساختن، ترسانیدن، ترسدادن، مرعوب ساختن، هراساندن