بافتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بافندگی کردن، نساجی کردن ۲. در هم تنیدن، به هم تابیدن، تاروپود درهم زدن ۳. سر هم زدن، حرف بیمنطق زدن، گزافهگویی کردن ۴. از خود درآوردن
پیلهفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابریشم، کرمابریشم ۲. آماس، ورم ۳. اصرار، تاکید ۴. توبره، خریطه ۵. طبله، عطردان ۶. تعرض، عداوت، کینه ۷. حقه، کلک، نادرستی، نیرنگ ۸. دارو، دوا ۹. تنش، تنیدن