تارکفرهنگ مترادف و متضاد۱. راهب، تارک دنیا ۲. برق، چکاد، سر، فرق، فرق سر، مفرق، هامه، هباک ۳. راس، قله، نوک ۴. اوج ≠ حضیض ۵. کلاهخود، مغفر ۶. تار کوچک، رشته باریک
تحرزفرهنگ مترادف و متضاد۱. اجتناب، احتراز، امتناع، امساک، پرهیز، خویشتنداری، دوری ۲. اجتناب کردن، احتراز کردن، پرهیز کردن، دوریجستن، دوری گزیدن
تحرکفرهنگ مترادف و متضاد۱. تکان، جنبوجوش، جنبش، حرکت ۲. پویایی ۳. جنبیدن، به حرکتآمدن ۴. دنیامیسم ۵. بهحرکت درآوردن ≠ آرامش، تحجر، سکون