تمجیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. آفرین، تحسین، تعریف، ثنا، ستایش، مدح، مرحبا ≠ هجو ۲. تحسین کردن، تعریف کردن، ستودن ≠ هجو کردن، هجا گفتن، بد گفتن، بدگویی کردن
تمهیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمادگی، آمادهسازی، تدارک، تدبیر، تهیه، چاره، زمینهسازی، مقدمهچینی ۲. آماده کردن، آراستن، فراهم کردن ۳. زمینهسازی کرن، مقدمه چیدن ۴. گسترانیدن، هموار کردن، په
تابیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. درخشیدن، رخشیدن، روشن شدن ۲. حرارت یافتن، گرم شدن ۳. گداختن، گرم کردن ۴. تاب آوردن، بردباری کردن، تحمل کردن، طاقت آوردن ≠ برنتافتن ۵. به هم پیچاندن، پیچ دادن
تابیدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. مفتول ۲. تافته، تفته، سرخ شده، گداخته ۳. تاب داده، پیچیده ۴. تاب برداشته، کج
تقریظفرهنگ مترادف و متضاد۱. تحسین، تمجید، ثنا، ستایش، مدح ≠ تنقید ۲. ستودن، تمجید کردن، ستایش کردن، مدح کردن ≠ نکوهیدن، نکوهش کردن
ثنافرهنگ مترادف و متضاد۱. تحسین، تمجید، حمد، سپاس، ستایش، مدح، مدیح، مدیحه، منقبت ۲. تحیت، درود ۳. سپاس، شکر ۴. دعا، ذکر ۵. ذکرجمیل، ذکرخیر ≠ قدح، هجا، هجو
تحسینآمیزفرهنگ مترادف و متضادستایشآمیز، ستایشبار، تمجیدآمیز، تمجیدگونه، مدحآمیز، تحسینآلود ≠ انتقادآمیز