تکان خوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. جمخوردن، حرکت کردن، جنبیدن ۲. منقلب شدن، بههیجان آمدن ۳. هول کردن، هراسیدن ۴. بهاهتزاز درآمدن
تکان دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. لرزاندن، بهلرزه درآوردن ۲. جنباندن، حرکت دادن ۳. منقلب کردن ۴. متوجه ساختن، به خود آمدن
تحرکفرهنگ مترادف و متضاد۱. تکان، جنبوجوش، جنبش، حرکت ۲. پویایی ۳. جنبیدن، به حرکتآمدن ۴. دنیامیسم ۵. بهحرکت درآوردن ≠ آرامش، تحجر، سکون