تحفظفرهنگ مترادف و متضاد۱. حفظ، نگهداری ۲. احتراز، خودداری، خویشتنداری ۳. یادگیری ۴. هشیاری ۵. نگاه داشتن
تلففرهنگ مترادف و متضاد۱. اتلاف، پامال، پایمال، تباه، حیفومیل، فنا، مردن، منهدم، ضایع، نابود، نیست، هدر، هلاک ۲. نابود شدن، نیست شدن، تباه شدن ۳. هلاک گردانیدن
تلف کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ضایع کردن، تباه کردن، از بین بردن، نابود کردن ۲. پایمال کردن، حیف و میل کردن، به هدر دادن، هدر دادن ۳. خراب کردن، فاسد کردن ۴. هلاک کردن، کشتن
اخیرادافرهنگ مترادف و متضاد۱. اطوار، تقلید، دهنکجی، شکلک، ۲. تظاهر، حرکتلغو ۳. اشاره، رمز ۴. ادلال، عشوه، قر، ناز ۵. اجرا، انجام، عمل ۶. بجاآوردن، پرداخت، تادیه، گزاردن ۷. اظهار، تقریر، ت
بیانفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاویل، تبیین، تعبیر، توضیح، شرح ۲. ابراز، اشعار، اظهار، تقریر ۳. تلفظ، سخن، کلام، گفتار، نطق ۴. اعتراف ۵. آشکار شدن، پیدا شدن، هویدا گشتن ≠ تحریر، ترقیم، نوش
تقریرفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابراز، اظهار، بیان، گفتار ≠ تحریر، ترقیم ۲. اقرار، خستو ۳. ادا، تلفظ ≠ تحریر، ترقیم ۴. بیان کردن، اظهار کردن، گفتن، سخن راندن ≠ نوشتن ۵. اقرار کردن، خستو کرد