36 مدخل
استمرار، تسلسل، تمدید، مداومت، همیشگی
استمرار بخشیدن
التزام، وابستگی، همراهی ≠ لازم و ملزوم یکدیگر بودن، همراهبودن
۱. تموج، ۲. تنش، جنبوجوش، جنبش، هیجان ۳. بههم برآمدن، ۴. به هم خوردن
تلامذه، تلمیذها، طلاب، محصلین ≠ اساتید، معلمین
تلاوت، خوشآوازی، قرائت، نرمخوانی
تلاوتگر، خواننده، قرآنخوان، مقری
تلاوت، خواندن
تلاوتگر، قاری، مقری