تقویت کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. نیرومند ساختن، قوی کردن ۲. مقاوم ساختن، استحکام بخشیدن ۳. تحکیم بخشیدن ۴. پشتیبانی کردن، حمایت کردن
تقویتفرهنگ مترادف و متضاد۱. استحکام، استوارسازی، پشتیبانی، تحکیم تشدید، تشیید، نیرودهی، نیرومندی ۲. تایید، ترهیب ≠ تضعیف، شقی
تاویلفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیان، تبیین، تشریح، توجیه، تعبیر، تفسیر، توضیح، شرح ۲. بیان کردن، تفسیر کردن ۳. تعبیر کردن
تبعیتفرهنگ مترادف و متضاد۱. اقتفا، انقیاد، پیروی، تاسی، تمکین، متابعت، وابستگی، هواخواهی ≠ گردنکشی ۲. اطاعت کردن، پیروی کردن ۳. گردننهی، سرسپاری ≠ گردنکشی
تشییدفرهنگ مترادف و متضاد۱. استحکام، استوارسازی، استواری، استحکامبخشی، تقویت ≠ تضعیف ۲. استحکام بخشیدن، استوار ساختن، تقویت کردن، مستحکم کردن ۳. بلند کردن (دیوار )
تاییدفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثبات، اذعان، تسجیل، تصدیق، تصویب، صحهگذاری، صوابدید، قبول، گواهی، ۲. مرافقت، همصدایی، ≠ تکذیب ۳. استواری، پشتیبانی، ترهیب، تقویت ۴. کمک کردن، یاوری، یاریگری
برآوردفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارزیابی، برانداز، تخمین، سنجش، تقویم ۲. ارزشگذاری، قیمتگذاری ۳. تخمین زدن، تقویم کردن