تقلید کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیروی کردن، تبعیت کردن ۲. مقلد شدن ۳. ادای کسیرا در آوردن ۴. کار کسی را الگو قرار دادن
بدلفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدلی، تقلبی، تقلیدی، ساختگی، قلابی، قلب، مصنوعی ≠ اصل، اصلی ۲. عوض، مبادله، معاوضه ۳. جانشین، عوض ≠ اصلی ۴. ضد، نقیض ۵. بدلکار
اخیرادافرهنگ مترادف و متضاد۱. اطوار، تقلید، دهنکجی، شکلک، ۲. تظاهر، حرکتلغو ۳. اشاره، رمز ۴. ادلال، عشوه، قر، ناز ۵. اجرا، انجام، عمل ۶. بجاآوردن، پرداخت، تادیه، گزاردن ۷. اظهار، تقریر، ت