تقطیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. چکاندن، چکانیدن، قطرهقطره چکاندن ۲. جدا کردن (ماده فرار ازغیر فرار)، عرق گرفتن، عرقگیری کردن
تقدیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرنوشت، قدر، قضا، مشیت الهی، مقدر ≠ تفویض ۲. امتنان، تشویق، سپاسگزاری، ستایش، قدردانی ≠ توبیخ ۳. قسمت، نصیب، طالع، بخت ۴. مرگ، اجل ۵. عاقبت کار، فرجام
تقدیرگرافرهنگ مترادف و متضادقدریمشرب، قدری، قدریه، جبریمسلک ≠ تفویضگراقدریمشربی، جبریمسلکی ≠ تفویضگرایی
تقریرفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابراز، اظهار، بیان، گفتار ≠ تحریر، ترقیم ۲. اقرار، خستو ۳. ادا، تلفظ ≠ تحریر، ترقیم ۴. بیان کردن، اظهار کردن، گفتن، سخن راندن ≠ نوشتن ۵. اقرار کردن، خستو کرد
قدرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تقدیر، سرنوشت، قضا ۲. حکم، فرمان ۳. توانا، قادر، قدرتمند، مقتدر، ۴. توان، زور