تقاربفرهنگ مترادف و متضاد۱. نزدیکی، همگرایی ≠ تباعد، واگرایی ۲. به هم نزدیک شدن ۳. اقتراب ۴. برخورد، تلاقی
تقارنفرهنگ مترادف و متضاد۱. قرین، مقارن، همزمانی، نزدیکی، همگرایی ≠ تباعد ۲. باهمقرین شدن ۳. قرینه شدن
تقاصفرهنگ مترادف و متضاد۱. انتقام، تاوان، تلافی، خونخواهی، دیه، عقاب، کفاره، کیفر، مجازات، معاملهبهمثل ۲. تاوان گرفتن ۳. معامله به مثل کردن
انتقامفرهنگ مترادف و متضادتقاص، تلافی، خونخواهی، کیفر، کینجویی، کینخواهی، کینکشی، کینهتوزی، مقابلهبمثل ≠ اغماض، عفو