تفحصفرهنگ مترادف و متضاد۱. استفسار، بازجست، بررسی، پیجویی، تجسس، تحقیق، تفتیش، جستار، جستجو، کاوش، کندوکاو، وارسی ۲. پژوهیدن، جستجو کردن، کاویدن، کندوکاو کردن ۳. گشایش یافتن (دل، خاطر)
تحصیلفرهنگ مترادف و متضاد۱. آموزش، دانشآموزی، دانشاندوزی، دانشجویی، فراگیری، کسب ۲. درس خواندن، دانش اندوختن، ۳. تامین، تدارک، تملک، تهیه، حصول، دستیابی ۴. اکتساب، جمعآوری، گردآوری ≠ تد