معنی تعظیم | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. احترام، اعظام، بزرگداشت، تکریم، حرمت، کرنش ≠ تحقیر ۲. احترام کردن، بزرگ داشتن، حرمت گذاشتن، کرنش کردن

تکریم کردن، بزرگ داشتن، احترام کردن، کرنش کردن

۱. عقیمسازی، سترونسازی، نازاسازی ۲. سترون کردن، عقیم کردن، نازا کردن

۱. آموزش، پرورش، تربیت ≠ تعلم ۲. درس ۳. مدرسی ۴. یاد ۵. بارآوردن، پروراندن، پروردن، پرورش دادن، تربیت کردن

۱. آموختن، آموزش دادن، یاد دادن ۲. تربیت کردن، بارآوردن، پرورش دادن

۱. آموختن، آموزش دیدن، یاد گرفتن ۲. تربیت شدن، بارآمدن، پرورش یافتن

احترام، تعظیم، تکریم، حرمت، سلام

آبرو، اعتبار، اعزاز، اکرام، بزرگداشت، پاس، تجلیل، تعظیم، تکریم، توقیر، حرمت، رعایت، عز، عزت، کرنش ≠ احتقار، خوارداشت

۱. اعزاز، اعظام، تبجیل، تجلیل، تعظیم، تکریم، توقیر، گرامیداشت، نکوداشت ≠ تحقیر ۲. احترام، حرمت، رعایت

اهانت، بیاحترامی، بیادبی، توهین، گستاخی، وهن ≠ تعظیم، تکریم

۱. احترام، اعظام، بزرگداشت، تجلیل، تعظیم، تکریم ۲. بزرگشمردن، گرامی داشتن ≠ تحقیر